A.L.O.N.E. .W.O.L.F

سلام دوستان عزیز!!!!! به وب خودتون خوش اومدین!!امیدوارم از وبم خوشتون بیاد!!! راستی نظرم بدین ها!!!!!!!!

 

همیشه از سیگار کشیدن واهمه داشتیم.

 فکر می کردیم الانه که بابامون ببینتمون و کتکمون بزنه.

پشت ِ یکی از کارخونه های ته کوچه قایم می شدیم و سیگار می کشیدیم.

تهشم یه آدامس موزی می خوردیم تا بابامون نفهمه، تا کتکمون نزنه،

 تا توی انباری زندونیمون نکنه.

ولی حالا که بزرگ شدیم

 دیگه از سیگار کشیدن نمی ترسیم.

 دیگه از بابامون نمی ترسیم.

دیگه از بوی بد دهنمون نمی ترسیم.

 از خیلی چیزای ترسناک ِ دیگه هم نمی ترسیم

از رفتن نمی ترسیم

از تنها موندن نمی ترسیم

از مردن نمی ترسیم

دیگه نمی ترسیم..

 

فقط گاهی وقت ها که بچه هایی رو می بینیم که ته کوچه قایمکی دارن سیگار می کشن با توپ و تشر و فحش و دعوا میندازیمشون از اون خراب شده بیرون، تا نکنه نترس بودن رو یاد بگیرن. تا ترسو بار بیان!

از باباشون بترسن!

از بوی سیگار بترسن!

از مردن بترسن!

از رفتن بترسن!

بترسن از زنده بودن....

+نوشته شده در شنبه 14 اسفند 1395برچسب:سیگار,تکست دپ,love,,ساعت1:22 AMتوسط ahmad f | |